ماجراهای کار داوطلبانه ملیکای ۲۰ ساله در آمریکای جنوبی

در اولین قسمت از این مطلب سریالی،  کار داوطلبانه در طول سفر رو معرفی کردیم و از امتیازات این سبک از زندگی براتون نوشتیم؛ کاری که می‌تونه راه زندگی افراد رو عوض کنه و اونا رو به دنیایی از نامعلوم‌ها، آموزش‌ها و حتی رقابت‌های جورواجور وارد کنه.

سفر داوطلبانه این مزیت رو داره که شما بین سفر علاوه بر دیدن ظرفیت‌های گردشگری شهرهای جور واجور جهان در دیگه کشورها با مردم، فرهنگ و سبک و راه و روش زندگی اونا هم آشنا می‌شید. یعنی در واقع یه جور کلاس درسه اما با حیرت زدگی‌ها و زیبایی‌های بسیار بیشتر.

بخاطر این، ما به سراغ یکی از آدمایی رفته که از منطقه امن زندگی خود بیرون اومده و پا در راه پرتکاپوی سفر طولانی و کار داوطلبانه گذاشته؛ ملیکا بُکائی دختری ۲۰ هستش که از سال گذشته شهر و خونواده خود رو ترک کرده تا مفاهیم بیشتری از زندگی رو درک کنه و در اول جوونی رقابت‌های هیجان‌انگیز و بعضی وقتا سختی رو بگذرونه. واسه آشنایی با داستان سفرهای ملیکا، مصاحبه ما با این دختر پرانگیزه رو از دست ندین.

ماجراهای کار داوطلبانه ملیکای ۱۹ ساله در آمریکای جنوبی

فکر سفر واسه کار داوطلبانه از کجا تو ذهنت جرقه زد؟

ملیکا: در سفرم دومم به نپال، بعد از دوره ویپاسانا، دختری آلمانی که همسن من بود (١٩ ساله) رو دیدم که یکسال بود در آسیای شرقی کار داوطلبانه می‌کرد. باعث شد منم دلم بخواد یکسال یه قاره‌ی دیگه کار داوطلبانه کنم و چون معلم مهد بودم دیدم می‌تونم با بچه‌ها در کشورهای جور واجور کار کنم و با سایت workaway.info آشنا شدم.

اولین کشوری که انتخاب کردی کجا بود؟ گرفتن ویزای این کشور برات سخت بود؟

ملیکا: سفر اول تنهاییم به ترکیه بود که ویزا نمی‌خواست. سفر دوم به نپال که ویزای فرودگاهی داشت. من این سفر طولانی رو از ونزوئلا و بعد اکوادور شروع کردم که هیچ‌کدوم واسه ایرانیا ویزا نمی‌خوان. اولش سخت نبود اما در راه خیلی سخت شد و هر دفعه سخت‌تر هم می‌شه!

اولین کار داوطلبانه‌ت چی بود؟

ملیکا: اولین کار داوطلبانه من در شهری به نام «مونتانیتا» در اکوادو بود. در اونجا به یک مجموعه که از کودکان بی‌سرپرست و بد سرپرست اکوادور نگهداری می‌کردند ملحق شدم و با نوجوانان ۶-١٢ ساله زبون انگلیسی و هنر کار کردم.

رابطه برقرار کردن با ناشناس‌هایی که با زبونشون آشنا نیستی، چه سختی‌هایی داره؟ اگه کسی زبون انگلیسی بلد نباشه می‌تونه همچین سفری داشته باشه؟

ملیکا: هیچ‌وقت صحبت‌های عمیق و طولانی و جذاب نمی‌تونی داشته باشی و همیشه دلت می‌خواد یکی باشه بتونی باهاش راحت حرف بزنی. ندونستن زبون اسپانیایی در شروع سفر واسه من خیلی سخت بود و بعضی وقتا حتی باعث گرون‌تر شدن سفر می‌شد چون مغازه‌دارها می‌فهمیدن توریست هستم و قیمت دو برابر می‌گفتن.

مطلب دیگر :   باکس آفیس آخر هفته منتهی به ۵ شهریور؛ بدترین رکورد اکران سال ۲۰۱۷

احساس تنهایی بیشتری می‌کردم.  زبون انگلیسی که صد در صد سفر و دوستی رو بسیار راحت می‌کنه و ندونستنش سخت‌تر.

کسی که زبون انگلیسی بلد نباشه هم میتونه سفر کنه اما کارش ده برابر سخت‌تره اگه تنها سفر کنه چون همه وب‌سایت‌ها واسه جای خواب، اتوبوس‌ها و اطلاعات مهمی که واسه سفر بدست آوردم همه به انگلیسیه.

هفته‌های اول چه احساسی داشتی؟ دوری از خونواده، بیرون اومدن از منطقه امن و ترسایی که عموما زنا دارن …

ملیکا: احساس می‌کردم در یک سیاره دیگه هستم. دور بودن از خونواده از ماه دوم تا چهارم بسیار اذیتم کرد و هر شب گریه می‌کردم اما در عین حال می‌خواستم به سفرم ادامه بدم.

به عنوان زن هیچ‌وقت رفتار عجیبی باهام نشده.

عادت کردن به نوع غذاهای مردم، نوع لباس پوشیدنشون، آب‌و‌هواشون، تفکرشون که کاملا با تفکرات من متفاوت بود (مثلا خیلی از میزبان‌هام خدارو قبول نداشتن) بسیار زمان بُرد. از نظر ذهنی هفته‌های اول من خیلی خسته بودم.

واسه کسایی که مایل به سفر داوطلبانه هستن چه پیشنهاد‌ای داری؟

ملیکا: کافیه دلشون بخواد زندگی با مردم جور واجور رو تجربه کنند. باید روشنفکر باشن تا عقاید جور واجور رو ببینن و بپذیرن. بتونن با وجود فرق‌های بسیار با مردمی که شاید افکارشون کاملا فرق داشته باشه، زندگی کنن. اصلا کار راحتی نیس. اگه کاری که قراره انجام بدن رو دوست داشته باشن، صد در صد لذت میبرن و موفقن.

کدوم کشورها واسه اینجور هدفی گزینه‌های بهتری بشمار می‌روند؟

ملیکا: هر کشوری. کاملا به چیزای مورد علاقه مسافر مربوطه. در همه کشورهای دنیا کار داوطلبانه هست و نوعای جورواجور. هم در اروپا میشه با کودکان کار کرد هم در آفریقا. هم در آمریکای جنوبی میشه در مزرعه کار کرد و هم در استرالیا.

کافیه ببینین کجا دوست دارین برین، واسه ویزاش اقدام کنید، کار داوطلبانه پیدا کنید و بعد سفرتون رو شروع کنید.

اگه به عقب بر می‌گشتی بازم این سبک زندگی رو انتخاب می کردی؟

ملیکا: صد در صد.

ویزا واسه پاسپورت ایرونی چه مشکلاتی داره؟

ملیکا: مشکلات گرفتن ویزا با پاسپورت ایرونی یکی دو تا نیستن. مدارکی که ازمون می‌خوان طبق کشورهای جور واجور کاملا متفاوت از همدیگه‌س. من هر بار وقت با ارزشم و هزینه محدودم رو صرف یک کاغذ اجازه ورود می‌کنم. صبوری بسیار زیادی می‌خواد و همیشه باید گزینه دوم و سوم داشته باشیم که اگه کشور موردنظرمون نشد، بریم سراغ مقصدهای جانشین.

در قسمت بعدی این مطلب سایت‌هایی که از راه اونا می‌تونید واسه انجام کار داوطلبانه ثبت‌نام کنین رو براتون معرفی کرده‌ایم. امید که مورد توجهتون قرار بگیره.