کاملترین مجموعه فرهنگ لغات و اصطلاحات کوچه بازاری ایرانی قسمت 51

.estp-changedby-essin a{color:#0432AE !important} ای والله(در مقام تایید و اعتراف به برتری کسی گفته می‌شود، آری به خدا) از سرما چاقو دسته کردن(به پهلو دراز کشیدن و زانوها را روی شکم جمع کردن و دست‌ها را میان پاها فرو بردن)  
آسمان‌جل(ندار، بی‌چیز، کسی که رواندازش آسمان است) اوقات‌تلخی(ترش‌رویی، عصبانیت) خرناس-نگا. خُرخُر خشک شدن شیر کسی-به کسی که زیاد حرص می خورد و جوش ادامه مطلب

بهترین مجموعه اصطلاحات کوچه بازاری مردم ایران قسمت 139

.estp-changedby-essin a{color:#0432AE !important} چاه ویل-جایی که اگر کسی یا چیزی برود دیگر بر نگردد   ساییدن دندان ها به یکدیگر به هنگام خشم یا در خواب چِخه-نگا. چِخ رنجیده کردن-آزرده ساختن-رنجانیدن تقه زدن-کوبیدن چیزی با ضربات پیاپی چکش و مانند آن اَکه ننه(آدم آب‌زیرکاه) جرز-شکاف میان دو بخش دیوار-ستون-بلند بی مصرف از پاشنه در کردن(پیاده راه درازی را طی ادامه مطلب

مجموعه کاملی از کلمات و اصطلاحات خودمانی، عامیانه ایرانی قسمت 395

.estp-changedby-essin a{color:#0432AE !important} زنکه-لفظی توهین و تحقیرآمیز به زن بکُش-تا سر حد مرگ-بیش از حد توانایی جفتک-لگد حیوان که با هر دو پا بزند-کنایه از خودداری از انجام کاری فال بد زدن آکله فرنگی-سیفلیس اجباری(خدمت سربازی) از کار در آمدن(آزموده شدن، نتیجه دادن)
بیعار-کسی که شرم و ننگ نمی شناسد و از سرزنش شرمنده نمی شودچاخان گفتن-دروغ و گرافه گفتن جیکادامه مطلب

نایاب ترین مجموعه فرهنگ لغات و اصطلاحات کوچه بازاری و عامیانه قسمت 50

.estp-changedby-essin a{color:#0432AE !important} دست پایین را گرفتن-کم ارزش و ناتوان فرض کردن بز رو-راه باریک و پرپیچ و خم در کوه و جنگل چشم زدن-چشم زخم زدن-ترسیدن چشم زهره-ترس تفنگ انداختن-تیراندازی با تفنگ پشت چشم آمدن-ناز و افاده کردن- ابرو نازک کردنپُخت-هر نوبت از پختن   حرف دو پهلو-نگا. حرف پهلودار تحویل سال-سال گردش-لحظه ی وارد شدن به سال نو تشت رسوایی کسی بهادامه مطلب

برگزیده ای از اصطلاحات کوچه بازاری ایرانی قسمت 200

.estp-changedby-essin a{color:#0432AE !important}
با آتش بازی کردن-به کاری پر خطر پرداختن
اهل کاری بودن-وارد بودن در کاری خر پاپو-وسیله ای دارای چرخ برای آموزش راه رفتن به کودکان نوپا   چای صاف کن-وسیله ای نوردار برای صاف کردن چای به هنگام ریختن به استکان یا فنجان از دست دادن(گم کردن) باد توی گلو انداختن- باد به غبغب انداختن زیر سر گذاشتن-زیر سر داشتن
  جناغ شکستن-شرط بنادامه مطلب