
جهان وارد هزاره سوم گشته ،عصری که فناوریهای نوین ارتباطی و اطلاعاتی توانسته اند دهکده جهانی را به ارمغان آورند.اکنون جامعه شناسی نوپای دوران صنعتی بیش از پیش با ارتباطات پیوند خورده،و به طور قطع ویقین جامعه شناسی و فرهنگ پیشرو درآینده ای نه چندان دوربا جامعه ای شبکه ای –اطلاعاتی درگیر خواهد بود که لازمه آن تغییر پارادایم تحلیلی کنونی به تحلیل شبکه های اجتماعی مبتنی بر فناوری اطلاعات و بازنگری در روشها ومتد انتقال عناصر فرهنگی خواهد بود. محیط اجتماعی در عصر جهانی شده حاضر یک محیط رسانه ای است لذا متغیر های مستقل جدیدی پا به عرصه فرهنگ جوامع گذاشته اند که در پژوهشهای پیشین لحاظ نگردیده اند. فنآوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی روش کارکرد ما را دگرگون کرده و امور اقتصادی و اجتماعی و حتی نحوه تفکر ما را تغییر داده اند.
تجارت، بانکداری، اوقات فراغت و سرگرمی، خدمات، خط تولید، آموزش، و بهداشت در عصر حاضر نسبت به ده سال قبل کاملاً متفاوت شده و مردم این تغییر را که فنآوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی موجب آن شده اند، به تدریج تشخیص میدهند. ترکیبی از رایانه ها، ماهوارهها، اینترنت، تلفن همراه و سایر وسایل الکترونیکی، که ابزار اطلاعات و ارتباطات مدیریتاند، فنآوری اطلاعاتی و ارتباطی را تشکیل میدهند که موجب عمل و عکسالعمل مؤثرتر و کاراتر امور میشوند و باعث بروز مشاغل جدید، صنایع نوین و خلاقیتهای پیدر پی در کشورهای توسعهیافته شده، و نیز تغییراتی در روش زندگی به وجود آورده اند (استوور، 1375: 10). اما از سوی دیگر، با اذعان به کاربردهای فراوانی که فنآوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی به ارمغان می آورد، پیدایی این فنآوری ها، بحث و جدل های متعددی را بر سر آثار فردی و اجتماعی، کوتاه مدت و بلند مدت، سطحی و زودگذر و یا عمقی و دیرپای، و کلا آثار مثبت و منفی آنها به راه انداخته است. در حالیکه به نظر میرسد بعضی، برغم مشاهده سرعت سرسامآور گسترش دسترسی به شبکههای کامپیوتری، و اذعان به توان حیرتآور رسانههای ارتباطی جدید، رسانهها را واجد آثاری تصنعی و زودگذر به حساب میآورند که اصولاً هیچ مطالب اساسی درباره آنها نمیتوان گفت (تامپسون، 1379: 10).
آموزش و پرورش نیز به عنوان یکی از نهاد های اصلی جامعه نمی تواند فارغ از این عرصه نوو بدون درنظر گرفتن آثار و تبعات پیشرفتهای تکنولوژیکی نوین به فعالیت سنتی خویش یعنی پرورش و انتقال عناصر فرهنگی به نسل جدید ادامه حیات دهد. زیراکه فناوریهای نوین ارتباطی با فراهم کردن امکان پیدایش جامعه ای شبکه ای، افراد و جوامع را در قالب های جدید هویت سازی نموده اند. (کاستلز:1380 ،201) این امر نه تنها بر ارتباط و تعامل انسانها با یکدیگر موثر افتاده بلکه ساختارها و نهادها را نیز با چالش روبرو ساخته است .
در این میان جامعه پذیری مدرسه ای نیز به عنوان یکی از مولفه ها و عملکردهای رسمی در مدارس عنصری بسیار مهم در هویت بخشی ،استمرار و تعمیق عناصر فرهنگی و ارزشها و هنجارهای رسمی به دانش آموزان می باشد. ورود ناخوانده ولی گریزناپذیر تکنولوژیهای نوین ارتباطی از جمله موبایل به عرصه فرهنگ و آموزش وپرورش علی رغم استفاده های تکنیکی و … از آنها چالشهایی را پیش روی کارگزارن عرصه انتقال فرهنگی و متصدیان امر جامعه پذیری در مدارس گذاشته که حل این مسئله مستلزم پژوهشهایی تجربی و کارشناسانه است.
مطالعه حاضر با دو سؤال اصلی آغاز می شود: 1) تلفن همراه در بین دانشآموزان متوسطه دختر و پسر چه کاربردهایی دارد 2) آیااین الگوی استفاده از موبایل با جامعه پذیری مدرسه ای ارتباط معنادار دارد ؟یا خیر؟
فصل اول
کلیات
بیان مساله