
– سعی بر شرکت در جلسات تقویتی به منظور دستیابی به انگیزهی بیشتر برای تداوم برنامههای درمانی
– توجه به تفسیر و تغییر آن در راستای اهداف درمانی
– توجه به اینکه بهبودی در وسواس نوسانی است و به محض مشاهدهی برگشت علایم سعی در انجام مواجهه به منظور کاهش اثرات حاصل از آن داشته باشند.
– ارزیابی مجدد درمانجویان با استفاده از پرسشنامه وسواس فکری و عملی مادزلی (MOCI)- پرسشنامه فراشناخت ۳۰ (MCQ-30) و آزمون افسردگی بک (BDI-II)
شرح جلسه
در ابتدا بررسی کلی در مورد میزان پیشرفت درمانجویان در طی جلسات درمانی در رابطه با کنترل افکار و رفتارهای وسواس صورت گرفته و از درمانجویان خواسته میشود پرسشهای خود را در ارتباط با مباحث صورت گرفته و روشهایی که تاکنون مطرح شده را بیان کنند. در جلسه پایانی، نکاتی در خصوص نحوه مدیریت درمان پس از قطع جلسات درمانی ذکر میشود. توصیه میشود درمانجویان پس از قطع جلسات درمانی علاوه بر اینکه هر از چندگاهی در جلسات تقویتی با حضور درمانگر شرکت میکنند؛ هر هفته خودشان جلسه درمانی داشته و مطابق همان روندی که در جلسات درمانی داشتهاند، مطابق دستور جلسات به بررسی عملکرد خود پرداخته، مباحث را مرور کرده و برای هفته بعد خود تکالیفی را مشخص و پیشرفت خود را به دقت پیگیری نمایند. سعی کنند روی خلق خود کنترل داشته و از روشهای ذکر شده برای کنترل آن استفاده کنند. همچنین از درمانجویان درخواست میشود که استرسها را پیش از آنکه بتوانند بر هیجانات و خلق آنها اثر بگذارند، مدیریت کرده و اثرات حاصل از آن را کنترل کنند. علاوه بر وسواسهای اصلی، در زندگی افراد وسواسی خرده وسواسهای زیادی نیز وجود دارد که ضروری است آنها نیز کنترل شوند، علاوه بر اینکه این خرده وسواسها نگهدارنده و تداوم بخش وسواسها هستند، از هیجان زندگی کاسته و در نتیجه بر خلق فرد نیز مؤثر خواهند بود. همچنین به منظور کنترل بیشتر بر وسواسها، لیست وسواسها را تهیه کرده و به طور دقیقتر بر حذف آنها تمرکز کنند. برای درمان بر تغییر تفسیر و باورهای وسواسی تمرکز کرده در ضمن توجه داشته باشند که درمان وسواس به صورت خطی پیشرفت نمیکند و گاهی برگشتهایی دیده میشود. مهم است بدانیم که این عودها و برگشتها، اگر همچنان روشهای درمانی را پیگیری کنیم موقتی و گذرا خواهد بود. در پایان مجدداً ارزیابی درمانجویان به منظور بررسی و سنجش میزان پیشرفت درمانی انجام میشود.
تکلیف
– تداوم تکلیف کمآبی تا زمان دستیابی به درمان کامل وسواس
– مواجهه با موقعیتهای اجتنابی و افکار وسواسی و قطع تشریفات
– تضعیف باورهای بینابینی غالب و باور هستهای با استفاده از روشهای مطرح شده
– تغییر تفسیر به منظور تضعیف باورهای بینابینی و باور هستهای و رفتارهای وسواسی
– توجه به جلسات خوددرمانی، لیست کردن وسواسها و اجبارها، افزایش خلق، کاهش و مدیریت استرس، درمان خرده وسواسها، جلسات تقویتی و تماس با درمانگر در فاصلهی جلسات تقویتی در صورت ضرورت.
پیوست ۳
محتوای جلسات رفتاری- فراشناخت
جلسهی اول: علائم وسواس و منطق کلی درمان رفتاری-فراشناخت
هدف
ارزیابی درمانجویان و آشنایی با علائم وسواس فکری و عملی و منطق کلی درمان رفتاری-فراشناخت
دستور جلسه
الف- ارزیابی درمانجویان از طریق اجرای پرسشنامههای وسواس فکری و عملی مادزلی (MOCI)، افسردگی بک (BDI-II) و فراشناخت ولز- ۳۰ (MCQ-30)
ب: توضیح در خصوص روند برگزاری جلسات درمانی، شامل تعداد جلسات درمانی، جلسات پیگیری، فاصلهی زمانی جلسات و روال برگزاری آنها
ج- بیان اصول و قراردادهای درمانی شامل: حضور به موقع و مداوم، رازداری با توجه به گروهی بودن جلسات درمانی، صداقت در بیان علایم،مسایل و مشکلات، مشارکت در مباحث و انجام تکالیف مربوط.
د- معرفی خود در گروه توسط درمانجویان و بیان اجمالی علایم و مشکلات مربوط
ه- بیان مقدمهای کوتاه در رابطه با اختلال وسواس فکری و عملی
و- رسم نمودار فراشناختی اختلال وسواس فکری و عملی و اشاره به شرایط جسمی و شرایط محیطی به عنوان نقطه شروع وسواس و سپس شکلگیری باور اصلی و فرضها و اصول و بروز افکار مزاحم، تصورات و تکانهها و سپس نقش تفسیر و بروز حالات هیجانی خاص و سرانجام اجبارهای مختلف و جایگاه آنها در این فرایند کلی (در شکل آمده است).
ز- توضیح کلی در رابطه با نقش باور اصلی، فرضها و اصول، تفسیر، خلق و اجبارها و سایر عوامل با توجه به نمودار رسم شده و نقاط هدف در جلسات درمانی
شرح جلسه
در ابتدای جلسه نخست ارزیابی اولیه صورت گرفته، سپس پس از بیان اصول و قراردادهای درمانی به بحث اصلی پرداخته میشود.اختلال وسواس فکری و عملی به عنوان یکی از اختلالات اضطرابی واجد علائم و ویژگیهایی است. مجموعهای از علائم شامل وسواس شستشو، چک کردن و وارسی، کندی و تکرار، شک و تردید، تکانهها و تصاویر خاص. برای مثال فکر آسیب رساندن به فرزند با چاقو، ترس از داد زدن در جمعیت، وسواس شمارش و همراه با آن رفتارهای اجتنابی مثل اجتناب از رفتن به جاهایی که فرد فکر میکند باعث بروز یکی از این علائم میشود. همچنین تشریفات خنثیساز مثل شستن افراطی برای از بین بردن کثیفی، در افراد مبتلا به وسواس دیده میشود. روندی برای شکلگیری و تداوم این مجموعه علائم وجود دارد. نقطه شروع را آمادگی جسمی و تجربیات محیطی میدانیم. افراد مبتلا به وسواس معمولاً یک زمینه ارثی و ژنتیکی برای وسواس دارند؛ اما صرف وجود این زمینه برای بروز وسواس کفایت نمیکند. و وقتی که این زمینه ارثی در یک محیط و شرایط مناسب محیطی قرار گرفت(برای مثال فرد در یک خانواده سختگیر و وسواسی قرار میگیرد، یا در جامعه و فرهنگی است که این امور برایش اهمیت دارد)، منجر به بروز وسواس میشود. محیط و زمینه زیستی باعث شکلگیری باوری در افراد میشود. به این عنوان که« افکار معنادار مهم و قدرتمند هستند» و بنابراین باید کنترل شوند. در نتیجه این نوع تفکر؛ فرضها شکل میگیرند. برای مثال فرض اینکه اگر فکری به ذهنم رسید آن فکر حتماً محقق خواهد شد و سپس بر اثر این فرض اصولی شکل میگیرد، دال بر اینکه چون اینگونه است، پس باید کاری کنم که این مسأله محقق نشود. هنگامی که باورها شکل گرفته و فرضها و اصول ایجاد شدند، در نتیجه رویارویی با یک ماشهچکان؛ افکار، تصاویر و تکانهها بروز کرده، و بر اساس فرضها و اصول تفسیر شده، و منجر به بروز حالات هیجانی خاص مثل احساس گناه و اضطراب میشوند. به منظور کنترل این احساس هیجانی فرد اقدام به انجام رفتارهای وسواسی میکند. این روند کلی پدیدآیی و تداوم وسواس است. جهت درمان به ویژه باید اقدام به تغییر باورها، فرضها و اصول کرد؛ که به مرور در طی جلسات درمانی به بحث در خصوص آن خواهیم پرداخت. در پایان اولین جلسه درمانی از درمانجویان خواسته میشود که روی وسواسهایشان تمرکز کرده و لیست آنها را تهیه کنند.
نمودار فراشناختی OCD رسم شده برای درمانجویان در جلسهی اول فراشناختی
تکلیف
لیست کردن وسواسها و اجبارها توسط درمانجویان
جلسهی دوم: مقابله با باورهای اصلی و ائتلافی و اصل کنترل فکر در وسواس
هدف
آشنایی درمانجویان با نقش باور و فرضهای اصلی در بروز وسواس و روشهای مقابله با آنها و آشنایی با اصل «کنترل فکر» و انجام مواجهه تصوری به منظور تغییر باورهای فراشناخت
دستور جلسه
الف- مرور تکلیف جلسهی قبل و بیان لیست وسواسها و اجبارها توسط درمانجویان
ب- بحث در مورد باور اصلی در اختلال OCD تحت عنوان اینکه «افکار مهم و قدرتمند هستند و بنابراین باید کنترل شوند».
ج- بیان سه فرض اصلی در اختلال وسواس فکری وعملی تحت عنوان «ائتلاف فکر- عمل»، «ائتلاف فکر- حادثه» و «ائتلاف فکر- شیء» و رابطه آن با بروز علایم وسواس فکری و عملی
د- توضیح درمورد«روش فاصله گرفتن از غنیسازی ذهن» به عنوان روشی برای مقابله و شکستن باورهای ائتلافی
ه- بیان اصل اول ناشی از باور اصلی و ائتلافها تحت عنوان «اصل کنترل فکر» به این معنا که مطابق این اصل چون افکار اهمیت و قدرت دارند و آمیخته به عمل هستند پس باید کنترل شوند.
و- توضیح در مورد درمان کنترل فکر از طریق رها کردن افکار و عدم سرکوب آنها و تحمل اضطراب حاصل از این عدم سرکوب
دانلود متن کامل این پایان نامه در سایت abisho.ir |