
ب. ضرورت حکمرانی خوب شهری
یک محیط شهری پیچیده، پویا و متنوع نیازمند ظرفیت مدیریت قابل توجهی است که به نظر میرسد حکمرانی شهری قابلیت فراهم کردن آن را دارد. پارادایم حکمرانی خوب در زمان حاضر در مجامع بینالمللی و محافل کارشناسی تنها راه خروج از بن بست فقر و توسعهنیافتگی شهرها تلقی میشود و مدیریت شهری گریزی از اجرای آن ندارد، زیرا اثر بخش تر ین، کم هزینهترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت است. به نظر میرسد در شرایط کنونی که کشورهای جهانی را دو مفهوم «سرعت» و «تغییر» احاطه کرده و از طرفی با توجه به مشکلات بسیاری که در شهرها وجود دارد، جهت فائق آمدن بر مشکلات موجود و گریز از تأثیرات منفی عصر جدید چارهای جز روی آوردن به رویکردهای پذیرفته شدهای همچون، حکمرانی خوب نباشد. چرا که برای رسیدن به توسعه پایدار انسانی باید توصیههای این رویکرد را به اجرا در آورد.
در عصری زندگی میکنیم که عصر سرعت است و تکنولوژی اطلاعات سبب تغییرات بسیاری در همه زمینهها شده است. عصری که هیچ کشوری نمیتواند ادعا کند که از تأثیرات آن به دور است. امروزه تغییرات زیادی در عرصههای مختلف زندگی انسانها رخ داده است که فن آوری اطلاعات باعث گسترش سریع آن گردیده است. یکی از این تغییرات که در حوزه مسائل اجتماعی- سیاسی جای میگیرد. اشتیاق فزاینده «دموکراسی خواهی» است. این اشتیاق با افزایش آگاهی مردم و آشنایی آنان با حقوقشان نیازهای جدیدی را خصوصاً در عرصه حکمرانی شهری ایجاد کرده است که خاص شرایط پیچیده و متغیر کنونی است.
ج. اهداف حکمرانی خوب شهری
کانون توجه ایده حکمرانی دستهای از عاملان بیرون از سازمانهای رسمی دولتی است، که تأکید عمدهای روی فرایندهای شبکهای و مشارکتی دارد. در این مدل ساختارهای شبکهای جایگزین نظامهای اداری-سیاسی از بالا به پایین میشود و در درون شبکهها نیز به جز نظام اداری- سیاسی عاملان دیگری از بخشهای خصوصی و داوطلبانه و سازمانهای همکار وارد نظام میشوند. در توسعه شهری نیز تأکید عمدهای بر تمرکززدایی و مشارکت شهروندان دارد. نتیجه اینکه حکمرانی شهری با اشکال قدیم حکومت از آن جهت متفاوت است که عاملان مدیریت تنها بخش عمومی نیستند. بلکه بخشهای خصوصی و داوطلب نیز در امر مدیریت دخیل هستند. این عاملان در شبکههای مدیریت و مشارکتهایی عموماً مستقل از دولت هستند. عمل میکنند. یکی از اهداف اصلی رهیافت حکمرانی این است که ساکنان مناطق مختلف شهری از یک شهروند انفعال به یک شهروند فعال و مسئولیت پذیر تبدیل شوند.
برخی از اهداف حکمرانی شهری به شرح زیر تدوین شدهاند :
– بازساخت جامعه مدنی برای تقویت و اعتلای بیشتر سازمانها، نهادها و جوامع محلی
– کاهش فقر و جدایی گزینی های اجتماعی، قومی و فرهنگی در شهرها
– افزایش مشارکت و مداخله افراد و صاحبان منافع در فرایندهای سیاسی درون شهرها
حکمرانی شهری به طور خاصتر نیز اهداف عملیاتی زیر را دنبال میکند:
الف- کاهش فساد
ب- بهبود کیفیت معاش و افزایش امکان زندگی برای همه شهروندان
ج- حفظ دموکراسی
د- ایجاد فرصت و امکان برای مردم به منظور نشان دادن خواستهها و آمالشان در زندگی
ه- اعتلای امنیت، برابری و پایداری.
گفتار سوم: حکمرانی خوب شهری در اسلام با تاکید بر نهجالبلاغه
بررسی پیشینه حکمرانی خوب شهری نشان میدهد که قدمت آن کم و بیش به تاریخ تمدن بشریت باز میگردد. بررسیهای دقیقتر نشان میدهد که مردمان متأثر از تعالیم انبیای الهی، مسئولیت پذیری اجتماعی خود را به منصه ی ظهور گذاردهاند.؛ زیرا به شهادت قرآن کریم، انبیای الهی خود را در برابر شهروند، مسئول و پاسخگو میدانستهاند؛ طبیعی است که در این صورت مردم نیز خود را در برابر جامعهای که در آن زندگی میکردند، تا حدودی مسئول میدانستند.
در ضمن بسیاری از صاحب نظران معتقدند که اسلام آیینی مدنی است که مشارکت جمعی را در عبادت فردی مورد توجه قرار میدهد. گرچه تقوا تنها منبع اندازه گیری است، این موضوع به طور گسترده پذیرفته شده است که بیشتر تعلیمات اسلام، به بهترین شکل در محیطی شهری نمود پیدا میکند(Saoud,2002: p.1).
نظامهای اجتماعی و سیاسی – صرفنظر از نوع و ماهیت خود، همواره مبتنی بر دستگاههای فلسفی، اخلاقی و هنجاری پیچیدهای هستند، به گونهای که میتوان مدعی شد، که بدون وجود یک نظام فکری و نظری، اساساً نظامهای اجتماعی امکان تحقق عینی ندارند و اگر هم امکان تحقق داشته باشد، تداوم آن غیرممکن مینماید. نظام سیاسی و اجتماعی در یک جامعه اسلامی نیز از این قاعدهی کلی مستثنی نیست و تحقق و تداوم آن در عالم خارج، منوط به پشتوانهی نظری و فلسفی است. لازم به ذکر است که در شهرهای اسلامی معانی و مفاهیمی به کار رفته است که از زوایای گوناگون قابل بررسی و مطالعه میباشد. بررسی معانی و مفاهیم حکمرانی شهری در بطن اندیشه اسلامی، کنکاش در متون اسلامی به ویژه در نهجالبلاغه برای دست یافتن به اندیشههای پویای قابل استفاده در شهرهای اسلامی در دوران معاصر امری ضروری به نظر میرسد(ستاری و ذبیحی،1388: 107). با عنایت به این نکته، در این تحقیق سعی بر آن است تا شاخصهای حکمرانی شهری اسلامی را در خلال متون دینی و سیره نظری و عملی امیرالمؤمنین(ع)، بازشناسایی نماید.
در این راستا برخی از مهمترین مفاهیم حکمرانی خوب شهری اشاره میگردد که معیارها
ی مادی و معنوی ارتقای سطح بینش شهروندان هر دو را توأمان شامل میشود؛ این مؤلفههای حکمرانی خوب شهری اسلامی عبارتنداز:
1. اصل خدا محوری و حاکمیت خداوند (اصل حاکمیت قانون الهی)
2. اصل استقلال و تساوی مدنی (اصل حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش و برابری در برابر قانون)
3. برقراری عدالت، برابری و مساوات
4. تعریف و تنظیم روابط اجتماعی بر اساس هنجارها و الگوهای دینی
5. قاعده متعهد و مسئولیت افراد